تجربیات رنگی من

my colory experiments

تجربیات رنگی من

my colory experiments

مهمانی دادن بدون خستگی

به نام او


حتما پیش اومده که وقتی مهمون دعوت کردید چند روز قبلش استرس داشتید و چند روز بعد هم از خستگی افتادید یه گوشه ، بهتون خوش نگذشته و مرتب نگران ارنج درست کارها بودید. وقتی  مهمونها رسیدن ، یادتون اومده هنوز لباس عوض نکردید و به خودتون نرسیدید. خلاصه این شده که مهمونی بدون خستگی شده یه رویا .  در این جا می خوام از تجربیاتم در برنامه ریزی واسه میزبانی بنویسم که باعث می شه همیشه شب هایی که مهمون دارم بهم خیلی خوش بگذره و هم اینکه مهمونهام با یک میزبان خسته و گیج روبه رو نشوند.

بریم سراغ دسته بندی اصلی ترین کارهای مهمونی که شامل  تمیزکاری خونه ، خرید و  آماده کردن غذاها است.


تمیزکاری خونه و خرید :

این کارها  حتما حتما باید روز قبل از مهمونی انجام بشه حتی اگر از خستگی داریم میمیریم نباید این کارها را به روز مهمونی بیندازیم یعنی واجبه که روز قبل انجام بشه. مثلا اگر پنج شنبه شب مهمون دارید بعد از ظهر چهارشنبه به خرید برید و بعد خونه را دسته گل کنید. سعی کنید هیچ خریدی را از قلم نیندازید که فردا استرس تهیه آن قلم باقی مانده را نداشته باشید. همچنین هیچ قسمت خونه واسه نظافت به فردا موکول نشه.



                               


 

یه کار دیگه که خیلی مهمه که به فردا نیفته سبزی خوردن است. اگر سبزی خوردن گرفتید ( که واقعا به نظرم تو هر سفره ای لازمه)  حتما همون شب پاک کنید و داخل کیسه مخصوص سبزی بگذارید مطمئن باشید تا فردا تازه می مونه.


 پس تا اینجا شد سه تا کار که حتما باید شب قبل مهمونی انجام بشه : خرید و تمیز کاری و سبزی خوردن.



صبح روز بعد

چون اصل کارها که تمیز کاری خونه بوده دیشب انجام شده، مجبور نیستیم کله سحر بیدار شیم که تا رسیدن مهمونها خسته و هلاک شده باشیم.  

دقت کنید امروز نباید با استرس کار کنید چون همه چیز طبق برنامه به بهترین نحو و بدون نگرانی پیش می ره، فقط نکته اینجاست که بعد از هر مرحله فورا ظرفهای کثیف شده را بشورید و جمع کنید و بعد به مرحله بعد بروید. دوربرتان اصلا نباید شلوغ شود.

1 - اولین قلم واسه آماده کردن دسر است اگر در منوتون دسر دارید اول از همه اونو آماده کنید وداخل یخچال بذارید.



2 -  بعد به سراغ سالاد بروید. معمولا ما ایرانی ها سالاد کاهو تهیه می کنیم اگر هم سالاد خاص دیگه ای تداراک دیده اید آماده کنید. از هر زمانی که سالاد آماده بشه اگر روی آن سلفون مخصوص بکشید، تازگی مواد از بین نخواهد رفت. بعد هم سس آن را آماده کنید و داخل یخچال بگذارید.




3 - حالا به سراغ غذاهای منوی اصلی بروید اگر سوپ یا پیش غذا دارید اول آن را شروع کنید. البته بهتر است زمان بندی غذاها را  طوری برنامه ریزی کنید که بعد از اتمام پخت سرو شود و کنار گذاشته نشود که دوباره مجبور باشیم آن را گرم کنیم.


 


4 - دستتان که خالی شد و غذاها را هم بار کردید، دور و بر را کاملا مرتب کنید و تمام ظروف پذیرایی را آماده کنید و آنها را درجای مناسب قرار دهید.

الان دیگه عصر است، هم وقت استراحت دارید و هم اینکه به خودتان برسید و جز شستن میوه و چایی کاری باقی نمونده که اون هم نزدیک اومدن مهمونها انجام می شود.


امیدوارم میزبانی ایده آل، بدون خستگی، سرحال و پرانرژی باشید و شب مهمونی حسابی بهتون خوش بگذره. ایام به کام.






Energizer (انرژی دهنده)

به نام او 


همونطوری که از اسم این لغت پیداست یکی از مهمترین کلیدهای انرژی در زندگی است. حتما با خودتون می گید خوب خیلی چیزها می تونه انرژی دهنده باشه و نکته درست همین جاست تعریف و معنی این لغت واسه هر فردی متفاوته. می تونه یه کارخاص یا حتی دیدن و صحبت کردن با یه شخص خاص باشه ولی هدفم از این پست تعریف این لغت نیست بلکه اهمیت و ضرورتش در زندگی ما خانومهاست. چرا می گم خانومها چون معمولا 99 % از آقایون روزانه در برنامه شون علاقه مندی ها و انرژی دهنده هاشون (دیدن مسابقه فوتبال ، گپ و گفت با دوستان ، استخر...) را قرار می دهند و کلا به این موضوع اهمیت زیادی میدن ولی این در مورد همه خانمها صدق نمی کنه و درصد کمی از خانومها به این موضوع اهمیت می دن. خانمهای خانه دار که از اسمش معلومه :  آقایون می گن مگه چه کار می کنند یه غذا درست کردن و یه چایی آوردن.  ولی در واقع یه کار 24 ساعته بدون تعطیلی بدون مرخصی و معمولا بدون حقوق و بازنشستگی است. این کار به ظاهر ساده خلاصه میشه در آشپزی و نظافت و خرید و امور مربوط به بچه ها و شوهر داری به نحو احسنت به اضافه ی اینکه هیچکی تحمل و توقع غر زدن را هم از اونها نداره. این از خانه داران عزیز حالا برسیم به قصه ی غم انگیزتر خانمهای شاغل. خوب معلومه دیگه کار بیرون از خونه را به همه وظایف بالا اضافه کنید، چه شود؟ اونقده خسته می شن که معمولا حوصله خودشون را هم ندارند .

حالا اینقده سرتون را درد آوردم که چی بگم؟ می خوام بگم در کنار این همه روزمرگی و تکرار و خستگی واجبه که هرکدوم از ما لیدهای عزیز و فداکار برای خودمون  انرژایزر یا انرژی دهنده داشته باشیم و باید این انرژی دهنده ی مخصوص به خودمون را کشف کنیم. و روزانه اگر شده حداقل 15 دقیقه از اون منبع انرژی بگیریم . واقعا چطوریه که موبایل و دوربین و ... نیاز به شارژ شدن دارن ، ما هم نیاز به تجدید قوای روحی به طور روزانه داریم. خستگی روانی خیلی خیلی سنگین تر از خستگی جسمی است. این حس را شاغلین خیلی بیشتر درک می کنند چون هر روز که سرکار می رن نیاز به انرژی و روحیه ی تازه دارند. دقت کردید بعضی وقتها آدم با اینکه از نظر جسمی خسته است ولی تو جمع دوستان و آشنایان چون از لحاظ روحی داره تغذیه می شه حاضره 100 ساعت هم باز کنار اونها بشینه. بنابراین همه ما باید روزانه به منبع انرژی دهنده مون متصل بشیم به زبون خودمونی این انرژی دهنده می شه " دلخوشی" . نوع این مقوله در افراد مختلف متفاوت است مهم اینه که به درستی در خودمون کشفش کنیم وروزانه بهش وقت اختصاص بدیم. اینجوری بازدهی روزانه مون بالاتر میره و صدالبته خلق و خوی بهتری هم با اطرافیان خواهیم داشت. بعضی ها عاشق فیلم و سریال هستند. بعضی دیگه موسیقی و شعر و کتاب و خلاصه خیلی چیزهای دیگه . دقت کنید دوستان روی کشف درست انرژی دهندتون وقت بذارید مثلا ممکنه یه فردی که خیلی درونگرا باشه نیم ساعت قبل خواب تو شبکه های اجتماعی مختلف دور بزنه ولی این کار باعث خستگی و گیجی بیشترش بشه . پس با دقت و شناخت کامل از روحیات و علایقتون منبع را مشخص کنید و لیست آن را در دفتری یادداشت کنید مثلا:


  • مطالعه در یک جای ساکت و دنج خونه
  • دیدن سریالی خاص
  • صحبت تلفنی با فلان دوستم یا مادرم
  • دراز کشیدن در وان پر از آب

شاید بعضی از روزها استفاده از انرژی دهنده ی  خاصی امکان نداشته باشه، در اون صورت دست بکار شید واز یکی دیگه از اونها استفاده کنید. خوب دوستان ببخشید که خیلی  پرحرفی کردم  .

در پایان چند تا از سریالهای انرژایزر خودم را می ذارم که خداوند مهربان دردوره های خیلی سخت زندگی ام به من هدیه داد وواقعا تونستم در اون زمانها ازشون انرژی بگیرم .

امیدوارم بتونید انرژی دهنده ی خاص خودتون را پیدا کنید و حسابی از لحاظ روحی شارژ بشید. شاد و سلامت باشید .






زنان خانه دار سرسخت




گریز آناتومی




میخک




اولین پست

به نام او 


با سلام به همه ی دوستان و خوانندگانی که اولین پست منو می خونند. خیلی از ماها به نوشتن علاقه داریم. بعضی ها نویسنده می شن و با کتابهاشون این استعداد را شکوفا می کنند، بعضی های دیگه دفتر خاطرات دارند و ریز و درشت اتفاقات زندگیشون رو درج می کنن ولی در این عصر ارتباطات گروه سومی هم به وجود اومد به نام وبلاگ نویس که ماشالا فعالتر از گروه اول و دوم در شاخه ها و رده های مختلف به امر خطیر وبلاگ نویسی مشغولند و جالب تر اینکه، با وجود به عرصه رسیدن فضاهای جدید فیسبوک، اینستاگرام، تلگرام و ... وبلاگ ها همچنان طرفداران خودشون را دارند.

 از این رهگذر من هم که سالها دفاتر و سررسیدها و دست نوشته های انبوهی را تحویل کتابخانه ام داده بودم برآن شدم تا این وبلاگ را ایجاد کنم شاید بعضی از تجربیات ریز و درشت زندگیم به درد فردی بخورد و از آنها استفاده کند. بعضی از پستهایم ممکن است طنز، بعضی خیلی جدی و خشک، بعضی شیرین و بقیه تلخ باشند، پیشاپیش از این تنوع مطلب نویسی پوزش می طلبم و ازتون می خوام اگه چنین شیوه ای را دوست دارید با وبلاگ من همراه شوید.

ممنونم، پاینده باشید و سلامت